هک وبلاگ

سلام بازدیدکننده گرامی

 

  این وبلاگ طی هفته گذشته توسط فردی نامعلوم هک شده و تغییراتی در آن ایجاد و مطالبی حذف شده است لکن با پیگیری های به عمل آمده موفق به بازپس گیری وبلاگ شدیم ولی متاسفانه ایمیل شخصی اینجانب به آدرس shahnazi.amin@gmail.com همچنان از دسترس اینجانب خارج و در حال تمهیداتی جهت حذف آن هستیم لذا ایمیل مذبور از روز شنبه گذشته دیگر در دسترس من نبوده و دیگر مربوط به اینجانب نیست و ایمیل جدید جهت ارتباط متعاقبا اعلام خواهد گردید.

ضمنا بزودی با تغییرات و چهره جدید و مطالب بروز در خدمت شما خواهیم بود.

 

با تشکر از همراهیتان:

امین شهنازی جنگ تپه

اخبار آواجیق ::-> چند نما از طبیعت آواجیق

کلیساکندی (شهر آواجیق)

طبیعت خاص آواجیق در روستای جنگ تپه

طلوع خورشید در آواجیق

"کلیساکندی"

طلوع خورشید در روستای قلی دیزج

طلوع خورشید در روستای عرب دیزج

بارش باران سحرگاهی در روستای قلی دیزج

بارش باران سحرگاهی در روستای عرب دیزج

نمایی باشکوه از قله آرارات در آواجیق و ییلاقات روستای جنگ تپه

روزنما ::-> شب یلدا(چیلله گجه سی) در آواجیق

بيلمیرم قارپيزين کورسی باشیندا کسیسن؟
یا بو خلقین کچه جک بیرلیغینا اللشیسن؟

                                                                        یاد اولا او آتالار سوزلری او خاطیره لر
                                                                       او قاپو قاپو گدن هر یانا داتلی سیره لر

                                                                                        ياد اولا.....

چله يا شب يلدا بلندترين شب سال در نيمکره شمالي زمين است. اين شب به زمان غروب آفتاب از 30 آذر تا طلوع آفتاب در اول دي اطلاق مي‌شود ، که برابر با 21 يا 22 دسامبر تقويم ميلادي است. ايرانيان و بسياري از ديگر اقوام و ملت هاي ساکن نيمکره شمالي ،يلدا را که مصادف با انقلاب زمستاني در اين نيمکره است مبارک داشته و در اين شب جشن مي‎گيرند.
  آداب و رسوم مربوط به شب يلدا در مناطق مختلف و بين اقوام گوناگون با تفاوت هاي بسيار برگزار مي شود و در بین آذریها نیز شکل و شیوه خاص خود را دارد.

آي چيلله چيلله قارداش آتين قمچي‌له قارداش

بير گلدين دانيشماديخ 
قلبيم آچيلا قارداش

  در آواجیق شب یلدا یا  "چیلله گجه سی"  آداب و رسومي خاص داشت که الان دیگر انجام نمی شود و شب یلدا سبک و سیاقی یکسان با بقیه جاها دارد و همان رسوم معمول رعایت می گردد. در ایامی نه چندان دور مردم همه ساله و با اعتقاد این رسوم را انجام مي دادند. شب يلدا در آواجيق اهالي و خصوصاً افرادي كه در منزل دختر دم بخت داشتند غذايي به نام "خشيل" درست مي كردند كه ماده اصلي آن گندم پخته و روغن حيواني بود. و آن را درون نان قرار داده بيرون از خانه و در فضاي باز مي گذاشتند تا كلاغها آن را بردارند و هر كسي در مورد لقمه خود تعبيري مي كرد مثلاً اگر لقمه كسي را كلاغ به سمت روستاي جنگ تپه مي برد مي گفتند اين دختر عروس آن روستا خواهد شد و ....

خوش گلدين چيلله گارداش
باشيم دمير ديشيم داش

  همچنين از ديگر مراسم شب يلدا خريد هديه براي تازه واردهاي هر خانواده است که متاسفانه امروزه با تشريفات و تجمل گرايي همراه شده است.بدين ترتيب که اگر خانواده اي تازه عروس نامزد داشته باشد با خريد معمولا يک قطعه طلا و يک دست لباس و شيريني به منزل عروس رفته و با دادن هديه ها اجازه تازه عروس را از پدر و مادرش مي گيرند تا در مراسم شب به منزل داماد بيايد و به اين هدايا در گويش محلي "چيلله ليخ" مي گويند.

 

  اكثر مردم آذربایجان در شب یلدا "چیلله قارپیزی" (هندوانه چله) می خورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمی كنند و می گویند:

قادا بلاميزي بو گئجه كسدیخ (بلاياي خودمان را امروز بريديم)

  از خوردنيهاي خاص در اين شب قاویرقا(گندم برشته شده) و هديك(گندم پخته شده و مخلوط شده با گردو) است كه اهل طايفه و اهالي در منزل بزرگان فاميل گرد هم آمده و با خوردن اين تنقلات به گرفتن فال و بازگو كردن خاطرات و داستان مي پردازند.

 "یلدا را به همه همولایتیهایم در آواجیق تبریک میگم،انشاا... همیشه سلامت و شاداب باشید" 

اخبار آواجیق ::-> حضور هادی خان شهنازی جنگ تپه و معتمدین در جلسه هیات اجرایی انتخابات خبرگان

در اجرای ماده 35 آئین نامه اجرایی قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری جلسه انتخاب معتمدین اصلی و علی البدل عضو هیان اجرایی با حضور اعضای هیات نظارت ، اعضای اداری هیات اجرایی و 30 نفر از معتمدین در محل سالن اجتماعات بخشداري دشتك برگزار شد

 

هادی خان شهنازی جنگ تپه نفر وسط

  لازم به ذکر اینکه اصالت و تاریخ نیاکان و گذشتگان هادی خان شهنازی جنگ تپه نیاز به توضیح و توصیف ندارد، ایشان تنها نواده پاشاخان میرپنج و محمدقلی خان سرتیپ سرحددار آواحیق ساکن در آواجیق می باشند و برادر ایشان (دکتر مهدی خان شهنازی جنگ تپه) هم از فرماندهان ارشد نظامی و نوابغ و مایه افتخار آواجیق هستند و برادرزاده هادی خان (سالارخان شهنازی جنگ تپه) هم از نخبگان حقوقی کشور و از نفرات برتر کانون وکلای کل کشور و وکیل زبده پایه یک می باشند و پسردایی هادی خان نیز از جراحان فوق تخصص مشهور کشور هستند و بسیاری افراد دیگر از اقوام نزدیک ایشان که در جایگاه های رفیع در سطح کشور قرار دارند.

  در هر صورت موضوع اصلی، توجه به خواص و بزرگان معتمدین در منطقه آواجیق است که باید از ظرفیت بالقوه و توانایی و درایت ایشان بهره برده و در جهت اعتلای منطقه آواجیق تجارب ایشان مدنظر قرار گیرد. انشاالله

اخبار آواجیق ::-> تشکر حضور در مراسم خاکسپاری و ترحیم مرحوم مغفور اکبرخان آیرملو

بسمه تعالی

"من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق"

  بدینوسیله از کلیه اقوام، دوستان و آشنایان و همولایتی های ارجمندم که از بدو اعلام فوت مرحوم اکبرخان آیرملو با حضور در مراسم تشییع جنازه-تدفین و مراسم ختم و مراسم سوم و هفتم وی باعث تسلی و تسکین قلب مان گردیدند تشکر و قدردانی می‏ نمایم. از کلیه کسانی که از طریق تلفن، ارسال پیام کوتاه، نصب پلاکارد و شرکت در مراسم ختم با خانواده اینجانب ابراز همدردی نمودند تشکر و قدردانی می گردد.

  همچنین از حضور حجت الاسلام والمسلمین نجفی امام جمعه محترم آواجیق، حجت الاسلام والمسلمین میرعلی اکبر حیدرزاده، حجت السلام والمسلمین موسوی و کلیه مسئولین حاضر در مراسم سوم و هفتم و کلیه دوستان و آشنایان که در مراسم حضور بهم رسانیده اند و در شرایط سخت موجود کمک حال ما بودند صمیمانه تشکر و قدردانی نموده و امیدوارم بتوانیم در شادی ها و امور خیر آنان جبران نماییم.

                   

                                                                                                                                با تقدیم احترام

هادی خان شهنازی جنگ تپه

مهدی خان شهنازی جنگ تپه

امین شهنازی جنگ تپه

سالار خان شهنازی جنگ تپه

امیراصلان خان شهنازی جنگ تپه

اخبار آواجیق ::-> تصاویر مراسم ترحیم مرحوم مغفور اکبرخان آیرملو

تسلیت درگذشت اکبرخان آیرملو

"كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ"

 

  با نهایت تاسف و تاثر و قلبی آکنده از غم و اندوه بدینوسیله درگذشت پسردایی ابوی اینجانب مرحوم مغفور اکبرخان آیرملو فرزند مرد بزرگ محمدرشید خان را به اطلاع کلیه اقوام، دوستان و آشنایان میرساند.

 

مدیر سایت آنایوردوم

امین شهنازی جنگ تپه

اخبار آواجیق ::-> چشمه آتلار بولاغی(شیرین بولاغ) کلیساکندی

آتلار بولاغی(شیرین بولاغ فعلی) نام چشمه ای پرآب و منطقه ای ییلاقی و سرسبز در شمالغربی کلیساکندی است که آبی خنک و گوارا دارد، این منطقه سرسبز و باصفا در گذشته چراگاه اسب های پدربزرگ من(پاشاخان میرپنج و محمدقلی خان سرتیپ سرحددار آواجیق) بوده است.

محوطه این چشمه در حال حاضر تبدیل به تفرجگاهی زیبا و جذاب شده است که با عنایت به موقعیت ویژه آواجیق و جلوه های طبیعی و خدادادی و همچنین بهره گیری از ظرفیتهای بالقوه این منطقه حاصلخیز، در صورت توجه و رسیدگی و ایجاد زیرساختها قطعاً می تواند در جذب گردشگر نقشی اساسی ایفا کند. 

برگی از آلبوم خانوادگی ::-> مرحوم آقاخان ملقب به حسام لشگر + تصاویر      

 ایشان شخصیتی عارف و باسواد، خوش لباس، خوش پوش و اهل تعامل و سفر بودند و در زمان خودشان مسافرتهای بسیاری به خارج از کشور داشتند

مرحوم آقاخان ملقب به حسام لشگر  (پدر بزرگ پدرم از طرف والده مرحومشان)

مرحوم آقاخان-بزرگان آواجیق

 آقاخان به همراه فرزندشان نقی خان آیرملو

مرحوم آقاخان-بزرگان آواجیق

آقاخان در دوران میانسالی

مرحوم آقاخان

  مرحوم آقاخان در آواجیق، زاده شدند و فرزند مرد رشید و دلاور: نجفقلی خان سرتیپ بودند. نجفقلی خان سرتیپ نیز فرزند مرحوم پاشاخان سرتیپ سرحددار آواجیق و منطقه وسیعی تا خان تختی سلماس بودند. پس دور از انتظار نیست که از همچون پدر و نیایی، فرزند و نوه ای چون آقاخان پرورش یابد.

مرحوم آقاخان در اواخر عمرشان در شهر خوی اقامت کرده و در همین شهر نیز بدرود حیات گفتند.

اخبار آواجیق ::-> بخاری هیزمی از یاد رفته در آواجیق + تصویر

این بخاری های هیزمی زمانی برای خودش تاریخی داشت و نشستن کنارش در زمستان صفای دیگری، زمانی در هر خانه ای در آواجیق و یا حداقل در "او دامی* (ev dami)" یکی از اینها یافت می شد ولی فکر کنم الان نسلش منقرض شده است مثل خیلی چیزهای دیگر مثل تنورهای روشن روستاهای آواجیق، مثل بوی نان و ... نمی دانم شاید تقدیر اینگونه بوده که ما با این وسایل در آواجیق خداحافظی کنیم

  او دامی (ev dami): مطبخ و یا به اصطلاح اتاقی که نشیمن عمومی روستایی ها در خانه های آواجیق است و یا بهتر بگوییم بود. در این اتاق معمولاً از میهمان پذیرایی نمی شد و کارکردی مثل "هال" در خانه های شهری داشت. پخت و پز کدبانوی آواجیقی و تنور خانه هم معمولاً در این مکان قرار داشت.

شیرمرد دلیر مرحوم "محمدقلی خان سرتیپ" سرحددار آواجیق + تصویر

مرحوم محمدقلی خان سرتیپ جد پدری و مادری من حدود 140 سال قبل در آواجیق زندگی می کرد. ایشان فرزند "پاشاخان میرپنج" رییس ایل آیرم بوده و پس از ایشان عنوان سرحدداری آواجیق را بر عهده داشتند

این فرمانده غیور در زمان خود منشاء خدمات ارزنده و بسیاری بود که از آن جمله می توان به پیاده سازی مدل مهندسی آب رسانی به روستاهای آواجیق همچون جنگ تپه، حالحال، آرخاشان و ... از طریق تالاب "خان گل" و "خان ارخی" اشاره کرد که در تمام اسناد ثبتی ماکو و آواجیق مستند بوده و مزین به نام این مرد بزرگ است. روایات شیرینی از ایشان بر طبق اسناد، موجود است که انشاا... به ذکر آنها خواهم پرداخت.

دلاورمرد غیور مرحوم "محمدقلی خان سرتیپ"

سرحددار آواجیق

این مرد بزرگ بنا بر وصیت و اعتقاد قلبی اش پس از وفات به شهر قم منتقل و در این شهر مذهبی به خاک سپرده شد

اخبار آواجیق ::-> تصاویری از طبیعت بکر و بهار روستای جنگ تپه و آواجیق

این روزها که همولایتیهای سخت کوشم در آواجیق فعالیتهای کشاورزی تابستانی از قبیل جمع آوری علوفه دامی برای زمستان و دروی گندم و جو و ... را تمام کرده و بیشتر به امور دامداری رسیدگی می کنند، از خاطرم گذشت که تصاویری از طبیعت بکر و بهاری "آواجیق" این دشت پهناور و مستعد برای شما بازدیدکننده های وبلاگ ارائه کنم 

لازم به ذکر است که "آواجیق" شمال غربی ترین منطقه و شهر کشور است و آخرین نقطه در ایران است که غروب خورشید را نظاره می کند. دشت زیبای آواجیق با تمام طبیعت ناب و قدمت تاریخی خود از توابع شهرستان چالدران، استان آذربایجان غربی است. 

اخبار آواجیق ::-> حال و هوای این روزهای آواجیق از نگاه دوربین + تصاویر زیبا   

این روزها آواجیق حال و هوای خاصی دارد، نه اشتباه نکنید بحث انتخابات و ... مطرح نیست، مدتی است آواجیق میزبان باران، این نعمت الهی است

کوه آرارات در این عکس جلوه زیبایی دارد

  این روزها باران تقریباً میهمان ثابت طبیعت آواجیق است، بارشها به حول و قوه الهی امسال عالی بوده و این نوید یک سال خوب کشاورزی را می دهد. البته این بارشها و در مواقعی تگرگ و خدای ناکرده وقوع سیل می تواند یک آسیب و تهدید جدی برای محصولات کشاورزی و درختان میوه باشد. همانطور که سالهای گذشته هم شاهد وقوع سیل و خسارت ناشی از آن برای کشاورزان و دامداران و ساکنین آواجیق بودیم.

باغچه های بین "کلیساکندی" و "بیک کندی"

باغچه های بین

جاده زیبای منتهی به روستای باصفای "اروج کندی"

جاده زیبای منتهی به روستای باصفای

دورنمای روستای زیبای "بدولی(Bedovli)"

دورنمای روستای زیبای

  حال ولی جدای از همه این مسائل، طبیعت این روزهای آواجیق ترکیبی زیبا و تابلویی بی نظیر از رنگها را در مقابل چشمان بیننده به تصویر می کشد. تابلویی که بی شک خواهان بسیاری در بین طبیعت دوستان داشته و احساس ایشان را قطعاً قلقلک خواهد داد!!!

طبیعت بی نظیر روستای "جنگ تپه"

طبیعت بی نظیر روستای

طبیعت بی نظیر روستای

طبیعت بی نظیر روستای

ییلاق "قیرمیزی داش" روستای جنگ تپه

درخواست دوستان

تعدادی از آشنایان و اعضای فامیل، دوستان و بازدیدکنندگان ارجمند و همولایتیها در "آواجیق" و در سطح منطقه، شماره تماس و ایمیل بنده را جهت ارتباط بیشتر خواسته بودند


  دوستان ارجمندم، با شماره و ایمیل زیر آماده دریافت نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستم. در صورت عدم پاسخگویی، پیغام کوتاهی ارسال نمایید در اسرع وقت با شما تماس خواهم گرفت.

شماره تماس: 09195159652

ایمیل:  shahnazi.amin@gmail.com


با تشکر: امین شهنازی جنگ تپه
مدیر وبلاگ خبری،تحلیلی و گردشگری "آنایوردوم جنگ تپه،آواجیق"

شاه ماران؛ تصویر خاطره انگیز بر دیوار منازل روستاییان در آواجیق،چالدران و ماکو + تصاویر  

شاه ماران (sahmaran) نمادی است که قدیم ترها در بیشتر منازل روستایی در آواجیق، چالدران و ماکو نمونه ای از آن در بافته های هنری زنان روستا و عشایر و بر دیوار منازل و اتاق خواب ها به شکل تابلو وجود داشت

  شاه ماران یکی از نمادهای معروف هنری مردم در منطقه آناتولی(Anadolu) ترکیه است، بر اساس یک افسانه مردمی، شاه ماران تمثیلی است از زیادی مال، برکت و تاج سر بودن و در منطقه آناتولی ترکیه اعتقاد بر این است که شاه ماران تا روز قیامت محافظت شده و انسانها را از پلیدی دور نگه می دارد.

  همیشه در خاطرات کودکی و نوجوانی من، این تصویر نقشی از روستا را در ذهنم تداعی می کرد و در اکثر خانه های روستا و در دست بافته های هنری و زیبای کدبانوهای روستایی در آواجیق این اثر را مشاهده می کردیم که بر دیوار خانه به عنوان یک اثر بیشتر زینتی نصب می شد. تصویر ذیل مربوط به یکی از همین طرحهاست که بنده بعد از مدتها در دیوار خانه یک از بستگان مشاهده نمودم و شاید برای شما هم تداعی کننده خاطرات گذشته باشد. تقدیم به شما ....

اخبار آواجیق ::-> تسلیت درگذشت جناب آقای "سیروس قهرمانی"

(پست ثابت: مطالب جدید را در ذیل این مطلب مطالعه بفرمایید)

با نهایت تاسف و تاثر درگذشت شادروان آقای "سیروس قهرمانی" (همسر خاله اینجانب) را به همه عزیزان و آشنایان در آواجیق علی الخصوص اهالی روستای "قلی دیزج" تسلیت عرض می کنم

 

  آقای سیروس قهرمانی (همسر خاله اینجانب)، روز شنبه دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافتند. این مرد خدا در "روستای قلی دیزج" چشم به جهان گشوده و سالها در "آواجیق" زندگی کرد و بعد به تهران نقل مکان نمود و در تهران نیز از این دیار فانی به دیار باقی رجعت نمودند.

لازم به ذکر اینکه فرزند ارشد ایشان آقای "ایوب قهرمانی" از جانبازان سرافراز این مرز و بوم هستند.

  وبلاگ "آنایوردوم جنگ تپه،آواجیق" درگذشت این عزیز از دست رفته را به ایشان و خانواده محترمشان و دوستان و آشنایان تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای ایشان روحی آرام و برای خانواده محترمشان صبر مسئلت می نماید.

امین شهنازی: مدیریت وبلاگ خبری،تحلیلی،گردشگری آنایوردوم جنگ تپه،آواجیق

اخبار گردشگری ::-> فعالیت روزانه شیرزنان عشایر ماکو، آواجیق و چالدران + تصاویر

نقش یک خانم در بین عشایر، نقشی فراتر از حد تصور است، زن در ایل مانند ستون وسط خیمه و چادر است که تعادل و ایستایی چادر به این ستون وسط ارتباط دارد. زن ایلیاتی هم ستون اصلی زندگی است، خانم ایلیاتی ابتدا یک مادر کدبانو است، بعد یک همسر مقتدر و رشید و بی باک است، بعد از آن مدیر داخلی زندگی ایلی است، او یک کدبانوی با سلیقه است که در عین رسیدگی به امور داخلی منزل و چادر، شیر می دوشد، نان می پزد، ماست و کره و خامه و کشک و ... تهیه می کند، در کارهای روزمره یاور مرد ایلیاتی است و گلیم و جاجیم و زیرانداز می بافد و تربیت فرزندان را نیز به عهده دارد و ...

درود بر تو مادر و شیرزن ایلیاتی از ایلات جلالی و میلان گرفته تا قشقایی و بختیاری و ...

 


اخبار آواجیق :::->> رشادت مردان غیور آواجیق در نبرد جیلولوق و نجات خوی

آواجیقی ها به فرماندهی سالار همایون مستقیما به ارامنه حمله کرده و اگر این نیروی کمکی در آن لحظات حساس با روحیه جنگاوری نمی آمد حتما در شهر خوی بیش از هزاران زن و مرد کشته می شدند و از افراد مهم آن نیرو می توان به اسداله معروف به "اسو بیک" و "محمد باقربیک" اشاره کرد

یکی از قدیمی ترین و ناب ترین تصاویر آلبوم خانوادگی من

حسینقلی خان ملقب به "سالار همایون"
فرزند پنجم "پاشاخان میرپنج" سرحددار آواجیق

  پس از اضمحلال امپراتوری بزرگ تزاری روسیه، سالداتهای اشغالگر روس پس از سال‌ها مجبور به ترک ایران و آذربایجان شدند. با این عقب نشینی چون صحنه برای عساکر عثمانی خالی می شد، انگلیس (متحد روسیه) بر آن شد تا با بر سر کار آوردن گروهی طرفدار خویش هم مانع حضور عثمانی ها در این مناطق شود و هم ضرباتی بر پیکر حریف وارد سازد.

  بهترین گزینه برای این نقشه شوم، آسوری ها و ارامنه ساکن در منطقه بودند. آسوریهای شرق عثمانی(که به آنها جیلو می گفتند) و نیز ارامنه در سودای بنای یک کشور مستقل برای خود و بدون در نظر گرفتن سالها حرمت و مهمان نوازی مسلمانان منطقه در حقشان، داخل این ماجراجویی خونین گشتند و کردند کارهایی را که نباید می‌کردند. قتل عام دهها هزار نفر از مسلمانان بومی منطقه غرب آذربایجان در سالهای 1296 و 97 همیشه تاریخ همچون لکة ننگینی بر تارک تاریخ زندگی این دو قوم خواهد ماند.

(--اما ماجرای پایداری خوئی ها--)

آقا پتروس و ارتش آسوریها

  در خرداد ماه سال 97 شمسی آسوری ها و ارامنه توانسته بودند با بکارگیری روش‌های کاملاً وحشیانه حاکمیت خود بر شهرهای اورمیه و سلماس را تحکیم ببخشند. از سوی دیگر ارامنه شمال ارس (آراز) نیز با قتل عام و اخراج ددمنشانه توانسته بودند بر روی پیکرهای به خون خفته صدها هزار مسلمان، جمهوری مستقل ارمنستان را به مرکزیت شهر قبلاً مسلمان نشین ایروان بنا کنند. لذا برای ایجاد یک مملکت بزرگ مسیحی نشین لزوم برقراری ارتباط بین ارامنه مستقر در ایروان، اورمیه و وان احساس می شد و در این بین تنها شهر تصرف نشده خوی و منطقه استراتژیک مرزی و وسیع آواجیق (سرحددار آواجیق در این تاریخ، مرحوم پاشاخان میرپنج جد بنده بودند) و چالدران بود.

  مأموریت اشغال خوی به "آندرانیک" نامی از ارامنه شمال آراز واگذار می شود و او با نیرویی که تعداد آن را بین 3 تا 12 هزار می نویسند عازم تصرف خوی می گردد. در خوی اما مردم از مدتها پیش با دیده ای باز سیر حوادث را دنبال می کردند و تلاش می‌نمودند بلایای آمده بر سر دیگر شهرهای غرب آذربایجان بر آنان نازل نشود و حتی در تشکیل اردویی برای نبرد با مسیحیان نیز سعی وافر نموده، دستجات بسیاری از آنان در جنگ با جیلوها شرکت کرده بودند که البته نتیجه ای جز شکست حاصل مسلمانان نشده بود.به هنگام آغاز حملة آندرانیک به خوی، سپاهیان عثمانی وارد منطقه غرب آذربایجان شده و سلماس و پیرامون آن را از تصرف مسیحیان خارج ساخته بودند.

آندرانیک اوزانیان

  در خوی نیز شهر به وسیلة یک انجمن مشورتی متشکل از رجال سرشناس اداره می شد و فرماندار شهر نیز حسنعلی خان میرپنجه آقاسی می بود. گرچه عثمانی ها نیز در حدود هفتصد عسکر در خوی مستقر کرده بودند، ولی مرکز فرماندهی آنها در سلماس در 45 کیلومتری جنوب خوی قرار داشت. باید توجه داشت که تصرف خوی با آن قلعه و باروی مقاوم، هم ارتباط ارامنه را راحت تر می‌سـاخت و هم دژ مستحکمی برای مقابله با حملة احتمالی مسلمانان می بود.روز اول تیرماه 1297 شمسی خبر عبور قشون ارمنی، تلگرافی به شهبندری عثمانی در خوی می رسد. عساکر مستقر در خوی همراه با تعدادی از مردم خوی برای مقابله با مهاجمان عازم می شوند و در گردنه ارسی در شرق خوی با آنان درگیر می گردند. تفوق ده به یک نفرات دشمن نتیجه ای جز شکست مسلمانان دربر ندارد. عده کمی به زحمت خود را به شهر می رسانند.

عثمانی ها در خاک ایران در جیلولوق

  فرمانده نیروهای عثمانی چاره‌ای جز ترک شهر و آوردن قوای کمکی نمی‌بیند. لذا از مردم شهر می خواهد یک شبانه روز مقاومت کنند تا او بتواند نیروی کمکی بیاورد.همهمه ای در بین مردم شهر می افتد. طبق معمول این گونه مواقع، عده ای راحت طلب بار و بنه جمع کرده به سمت کوهستانهای غرب شهر فرار می کنند. اما مردانی که مردیشان در اینگونه هنگامه ها مشخص می شود عزم مقاومت دارند. حتی ایده تسلیم بی قید و شرط نیز خریداری ندارد. فجایعی که ارامنه در اورمیه و سلماس به بار آورده اند نتایج هرگونه سستی و کاهلی را از قبل مبرهن ساخته است.

گردان یکم ارمنی تحت فرماندهی آندرانیک در حال گذر از مرز و حمله به خوی

  سپیده دم روز دوشنبه سوم تیرماه 1297 حمله مهاجمان به شهر خوی آغاز می شود. مردم غیر نظامی تنها به خاطر دفاع از ناموس و خاک دست به سلاح برده، بر بالای دیوارهای قلعه آماده نبرد می شوند. روحانیان مبارز شهر حکم به شکستن روزه در آن روز می دهند و خود دوشادوش بقیه مردم سلاح بر دست به دفاع قیام می کنند. با طنین نخستین گلوله های شلیک شده ترس و دلهره معنی خود را از دست می دهد. صفیر گلوله های آتشین مردان با غیرت مسلمان در آسمان شهر طنین انداز می شود. زنان و کودکان نیز در این جنگ نابرابر بیکار نیستند. وظیفه تدارکات بر عهده آنان است. صفوف ارامنه مهاجم هر لحظه به شهر نزدیک تر می شود. تا ظهر نزدیک به نصف قلعه را محاصره می کنند.

  در گرماگرم نبرد رسیدن دو نیروی کمکی روحیه و شعفی در بین مدافعان پدید می آورد. سالار حسینقلی خان آواجیقی (پنجمین پسر پاشاخان جد بنده) با سواران دلیر و جنگاور آواجیق و نیز تیمورخان سرتیپ صمصام همایون با جمعی سواره و پیاده از اَیری بوجاق به یاری مردم شهر می آیند. صحنه های بس اعجاب انگیزی در آن مدت کم دفاع مشاهده می شود که قابل وصف نیست.

  قضیه فرار مدافعان بخشی از قلعه و تحریک غیرت آنان به وسیلة زری خانم نامی و بازگشت مدافعان و دفع مهاجمان ارمنی خود نمونه ای از شیرزنی زنان آذربایجانی است.آمدن ارامنه با لباس عساکر عثمانی و مکر آنان به قصد فریب محافظان دروازه قلعه و شجاعت مثال زدنی خلیل نامی در عقیم گذاشتن حیله آنان از دیگر داستانهای شنیدنی این روز است که حتی امروزه نیز نقل آن در بین مردم خوی رایج است.

  اما قضیه آن توپ قدیمی که تنها به درد اعلام وقت در ماه رمضان می خورد شاید از همه شنیدنی تر باشد. مشهدی تقی نامی از توپچیان قدیمی موفق می شود با همین توپ زوار در رفته، اصلی ترین توپ مهاجمان را خاموش سازد و مانع از ادامه خرابیهای فراوان آن گردد.شرح این همه دلاوری و صحنه آفرینی ها را باید که در منابع فوق الذکر خواند و از حمیت و غیرت و تیزهوشی پدران خویش لذت برد و درس آموخت. جنگ و دفاع اینگونه ادامه داشت تا اینکه از سمت جنوب صدای غرش توپهای اردوی اسلام (عثمانی) به گوش می رسد. مدافعین با شور بیشتری به دفاع می پردازند. همه نزدیک شدن شاهد پیروزی را با چشمان خود می بینند. همه به ثمر نشستن درخت تصمیم به دفاع خود را مشاهده می کنند و بر شدت حملاتشان بر دشمن زبون می افزایند. طولی نمی کشد که نیروهای ارمنی از دو سوی مورد حمله قرار می‌گیرند و منهزم می گردند. زنده ماندگان با خواری و ذلت به سوی جلفا فرار می کنند و خود را به آن سوی آراز می رسانند و پل آن را به آتش می کشند.

  شهر خوی غرق در شادی می شود. گرچه تعداد شهدای مقاومت آن روز به پانزده نفر می رسد، ولی جان باختگان حمله بسیار بیشترند. شیوع انواع بیماری های مسری نزدیک به دو ثلث مردم شهر را به کام مرگ می‌فرستد. اما باز مردم شهر خوشحالند و سرفراز. ...

  ذکر این نکته لازم است که در متون دیگر، آورده شده که: آواجیقی ها مستقیما به ارامنه حمله کرده و اگر این نیروی کمکی در آن لحظات حساس با روحیه جنگاوری نمی آمد حتما در شهر خوی بیش از هزاران زن و مرد کشته می شدند و از افراد مهم آن نیرو می توان به اسداله معروف به "اسو بیک" و "محمد باقربیک" اشاره کرد.

  هدف از تقریر این مقوله نه بازگویی مجدد بخشی از تاریخ بلکه به تصویر کشیدن روح سلحشوری، نوع دوستی، حفظ استقلال و اجنبی ستیزی مردم سلحشور و سرحدداران شجاع، دلاور و با ایمان خطه زرخیز و دلاورپرور "آواجیق" بوده که در برهه های حساس و بحرانی تاریخ منطقه و آواجیق مانند "جنگ غازلی گلی" به فرماندهی فرزند ارشد پاشاخان میرپنج (سرحددار)، مرحوم  "عباسقلی خان سرتیپ" در مقابله با تجاوز قشون عثمانی، مقابله با متجاسرین و یاغیان محلی به سرکردگی "فرزنده" و "حسو بیروتللی" و غائله فرقه دموکرات آذربایجان و ... ظهور و بروز یافته و برای همیشه در صفحات زرین تاریخ "آواجیق" ثبت و برای آیندگان به ودیعه نهاده شده است.(در آینده شرح مفصل این وقایع را خواهم آورد)

  همان گونه که معصوم (ع) فرموده است: "اقزوا تورثوا ابناءکم مجدا" در عصر حاضر و در سالهای دفاع مقدس نیز مردان با ایمان منطقه در امتداد خط سرخ شهادت با نثار جان خود از کیان اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع می کنند لذا یاد و خاطره همه این دلیرمردان را گرامی داشته در مقابل آنان سر تعظیم فرود آورده و به روح مطهرشان درود می فرستیم.