ر
زیر پایش خدا غزل می ریخت / غزلی را که از ازل می ریخت
آن امامی که تا سحر امشب / روی لب های من غزل می ریخت
شب شعر مرا چه شیرین کرد / بین هر واژه ای عسل می ریخت
آن که در جیب کودکان یتیم / قمر و زهره و زحل می ریخت
آن کریمی که در پیاله دست / هرچه می ریخت لم یزل می ریخت
از هر آن کوچه ای که رد می شد / حسن یوسف در آن محل می ریخت
تیغ خشمش ولی به وقت نبرد / رنگ از چهره اجل می ریخت
شتر سرخ را به خون غلتاند / لرزه بر لشگر جمل می ریخت
آن امامی که روز عاشورا / از لب قاسمش عسل می ریخت
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل، امین وحی، فرود آمد و گفت: خدایت سلام میرساند و میگوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده ! رسول خدا فرمود: زبان من عربی است و شبّر، عبری است. جبرئیل گفت: شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیهی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سید» و سبط» و «تقی» است. نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفتهاند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیهی عافیت و حرزهای مخصوص چشمزخم را خواندند.

میلاد باسعادت و مسعود کریم اهل بیت (ع)، آقا امام حسن مجتبی (ع) را محضر آقا امام زمان(عج) و شیعیان و دوستداران حضرتش خصوصاً همولایتیهایم در "آواجیق" تبریک و تهینت عرض می نمایم.