نگاهي به خویشتن ::-> دعایی که مایه آمرزش همه گناهان است

هر كه این دعا را در ایّام البیض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزیده شود اگر چه به عدد دانه ‏هاى باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد و براى شفاء مریض و قضاء دین و غنا و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است

 

  به گزارش رجانیوز به نقل از فرهنگ نیوز، ایام البیض برخی ماههای قمری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای آن اعمال ویژه ای نقل شده است. «ایام البیض» یعنی روزهایی که شب‌هایش سفید است. منظور، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری است که «شب‌های مهتاب» دارند.   

  یکی از دعاهایی که در ایام البیض ماه مبارک رمضان وارد شده است دعای مجیر است. این دعا، دعائی است رفیع الشأن مروىّ از حضرت رسول‏ صلى الله علیه وآله جبرئیل براى آن حضرت آورد در وقتى كه در مقام ابراهیم‏ علیه السلام مشغول به نماز بود و كفعمى در بلد الأمین و مصباح این دعا را ذكر كرده و در حاشیه آن اشاره به فضیلت آن نموده.  

  از جمله فرموده: هر كه این دعا را در ایّام البیض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزیده شود اگر چه بعدد دانه‏هاى باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد و براى شفاء مریض و قضاء دین و غنا و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است.  
فرازهای آغازین این دعا در ادامه می آید. برای دریافت کامل آن به مفاتیح الجنان مراجعه نمایید:

سُبْحانَكَ یا اَللَّهُ، تَعالَیْتَ یا رَحْمنُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ، سُبْحانَكَ‏    

منزهى اى خدا برترى تو اى بخشنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده منزهى‏    

یا رَحیمُ، تَعالَیْتَ یا كَریمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،    

اى مهربان برترى تو اى كریم پناه ده ما را از آتش اى پناه ده 

نگاهي به خویشتن ::-> دعای حضرت امام رضا (ع) هنگام افطار

نقل است امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) هرگاه هلال ماه رمضان طلوع می‌کرد، رو به قبله می‌ایستاد و دستان خود را به آسمان بلند می‌کرد؛ از خداوند می‌خواست آن را هلال مبارکی قرار دهد و توفیق روزه‌داری، سلامت جسم و اطاعت از پروردگار متعال را طلب می‌کرد

 

  در دعای شصت و یکم کتاب «صحیفه رضویه جامعه»، دعای امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) هنگام افطار بدین صورت بیان شده است:   

  عنه قال: من قال عند إفطاره: «اللّهم لکَ صُمنا بتوفیقک وعلی رِزقکَ اَفطَرنا بِاَمرک، فَتقبّلهُ مِنّا واغفر لنا، اِنّک اَنت الغَفورُ الرّحیم». غفرالله ما دخل علی صومه من النقصان بذنوبه.   

  از امام رضا(ع) نقل شده که فرمودند: هر کس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو برایت روزه گرفتیم و با دستور تو با روزی‌ات افطار کردیم، پس آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز، به راستی که تو خودت بسیار آمرزنده و بسیار مهربانی». خداوند هر نقص و عیبی را که به خاطر گناهانش بر روزه او وارد شده، می‌آمرزد.   

  همچنین در جلد دوم صفحه 178 کتاب عیون اخبارالرضا(ع) آمده است که عالم آل محمد(ص) در پاسخ به پرسش محمد بن سنان درباره فلسفه روزه فرمودند: «علّه الصوم لعرفان مسّ الجوع والعطش لیکون ذلیلاً مستکیناً مأجوراً محتسباً صابراً، ویکون ذلک دلیلاً له علی شدائد الآخره، مع ما فیه من الانکسار له عن الشهوات، واعظاً له فی العاجل، دلیلاً علی الآجل لیعلم شده مبلغ ذلک من أهل الفقر والمسکنه فی الدنیا والآخره؛ 

  علت روزه از برای فهمیدن درد گرسنگی و تشنگی است تا بنده، ذلیل و متضرع و مأجور و صابر باشد و شدائد آخرت را درک کند، علاوه بر این که در روزه امیال نفسانی شکسته شده و موعظه‌ای هست برای امر آخرت و آگاهی از حال اهل فقر و تنگدستی در دنیا و آخرت.»

نگاهي به خویشتن :::->> اولین روزه آقا اباعبدالله الحسین (ع) و ...

 اولین روزه آقا اباعبدا... الحسین (ع)

  روايت است اولين روزي كه امام حسين (ع) روزه گرفتند همه اهل بيت در كنار سفره جمع شدند. پيامبر اكرم (ص) رو به امام حسين فرمودند: حسين جان عزيزم روزه ات را باز كن.

   امام حسين فرمودند: جايزه من چه خواهد بود؟ پيامبر فرمودند: نصف محبتم را به كساني كه تو را دوست دارند مي بخشم. ولی آقا روزه شان را باز نکردند.

  حضرت علي (ع) فرمودند: پسرم حسين جان بفرما. باز امام فرمودند: جايزه من چه خواهد بود؟ حضرت علي فرمودند: نصف عبادتهايم براي كساني كه عاشق تو هستند. ولی آقا روزه شان را باز نکردند.

  حضرت فاطمه (س) فرمودند: عزيز دلم افطار كن. امام حسين پرسيدند: جايزه شما به من چيست؟ حضرت فرمودند: نصف عبادتهايم را به كساني ميبخشم كه بر تو گريه مي كنند. ولی آقا روزه شان را باز نکردند.

  امام حسن (ع) فرمودند: برادرجان روزه ات را باز كن. و امام همان سوال را پرسيدند. حضرت پاسخ دادند: من تا همه گنهكاران را بر تو نبخشم به بهشت نخواهم رفت. ولی آقا باز هم روزه شان را باز نکردند.

  و در همين حال جبرئيل بر پيامبر نازل شد فرمود خداوند مي فرمايد: پرچم شفاعت امت را به تو دادم، ما از شما مهربانتر هستيم و آنقدر آن كساني كه عاشق تو هستند را به بهشت مي برم تا تو راضي شوي.

  آنجا که مولا علی (ع) و خانم فاطمه زهرا (س) می فرمایند: نصف عبادتهايم را به كساني مي بخشم که ... نکاتی را باید ذکر کرد؛ بطور مثال:

  حضرت محمد (ص) در روز جنگ خندق پس از آنکه حضرت علی (ع) با ضربه خود، عمرو بن عبدود را به زمین انداخت، فرمودند:

"ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین"
ضربه على در روز خندق افـضـل اسـت از اعـمـال امـت مـن تـا روز قـیـامـت

  مرحوم سراج از وعاظ برجسته تهران نیز می گفتند: آی مردم ثواب یک تازیانه ای که حضرت فاطمه زهرا (س) در راه امیرالمومنین علی (ع) تحمل کردند اگر به ما بدهند برای تمام عالم بس است.

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

 عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ

 وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ

  وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  

 

ولادت نور علی نور علمدار كربلا، قمر منير بنی هاشم، باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس (ع)

عمريست كه دل دادم و دلدار نيامد
عمرم ز غمش سر شد و غمخوار نيامد
اي واي كه چند شام دگر مانده بگويم
اي اهل حرم مير و علمدار نيامد

 

  مولای ما علی‌ ابن ابی طالب (علیهماالسلام) در سال ۲۲ هجری قمری به برادرش عقیل ابن ابی‌طالب مأموریت داد تا از خانواده‌ای اصیل، نجیب، شجاع و سخی همسری برای امام انتخاب نماید.

  جناب عقیل پس از تفکر و تحقیق دختری به نامه فاطمه که بعداً ام‌البنین نامیده شد را پیشنهاد نمود. حضرت ام‌البنین (سلام الله علیها) دختر حزام بن خالد و ثَمامه بنت سهل بن عامر از قبیله بنی‌ کلاب بود. ام‌البنین با ورود به خانة امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دستان مبارک امام حسن و حسین و زینب کبری (علیهم‌السلام) را می‌بوسد و خدمت به خاندان وحی را با کمال جدیت و صداقت و تواضع آغاز می‌نماید. از همان شروع زندگی خرد نیرومند، ایمان استوار،  ادب و صفات نیکوی این بانوی گرانقدر مورد توجه و بزرگداشت امیر مؤمنان و اهل بیت ایشان و قبیله بنی‌هاشم قرار گرفته و متقابلاً احترام والایی به ایشان قائل می‌شدند.   

  اندکی پس از همسری علی (علیه‌السلام) متوجه می‌شود که فرا خواندن او با نام فاطمه توجه فرزندان فاطمه زهرا (سلام‌ الله علیها) را جلب کرده و آنها را به یاد مادر بزرگوار و مظلومشان انداخته و ایشان را در هاله‌ای از حزن فرو می‌برد. بهمین خاطر با چشمانی گریان از همسر خویش تقاضا می‌کند که نام دیگری برای وی انتخاب نماید تا داغهای جانکاه فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و اله) تداعی نشود. حضرت امیر نام ام‌البنین را برای ایشان انتخاب کرده و می‌فرماید: «خداوند متعال پسرانی به تو عنایت خواهد کرد که بهترین جوانان باشند.»   

  در سپیده‌ دم چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری  مولود عظیم‌الشأن و سرور فضایل عالمیان حضرت اباالفضل العباس دیده به جهان می‌گشاید. امیر مؤمنان نام او را عباس که به معنی شیر بیشه و ترش‌رو در برابر باطل و کژیها است گذاشت و کنیه‌اش را اباالفضل و لقب او را قمر بنی‌هاشم و سقّا خواند و به دخترش زینب (علیهاالسلام) فرمود: «او القاب زیادی خواهد داشت.» همین گونه نیز شد و آن حضرت به لقب‌هایی چون ابورأس الحار (کنایه از کسی که در برابر مراعات نکردن امور الهی غضبناک شده و به خیانتکار مهلت نمی‌دهد) ابوالشاره (صاحب کرامتهای مشهور) ابوفَرَجه (گشایش‌ پناهنده) حامل‌اللواء (پرچمدار)، عبد صالح، باب‌الحسین و … شهرت یافت.

  در یکی از روزهای جنگ صفین، حضرت عباس در حالی که نقاب به صورتش زده بود وارد میدان نبرد شده و مبارز می‌طلبد. معاویه ابوشعتاء را به مبارزه او می‌خواند. ابوشعتاء تکبر کرده و می‌گوید: «اهل شام مرا حریف هزار اسب سوار می‌دانند» (یعنی در شأن من نیست که به مقابله این شخص ناشناخته بروم) ابوشعتاء پسران هفتگانه خود را به سوی آن نوجوان نقابدار گسیل داشت و هر مرتبه او با شجاعت تمام آنها را به خاک و خون کشید. ابوشعتاء که چنین چیزی در باورش نمی‌گنجد خشمگین شده و خود به سوی آن نوجوان حمله می‌برد ولی او نیز کشته می‌شود. سپاه معاویه از وحشت بر خود می‌لرزد و سپاه حق نیز در کمال شگفتی فرو می‌رود تا اینکه علی (علیه‌السلام) نقاب از چهره آن نوجوان برمی‌دارد و او کسی جز قمر بنی‌هاشم نبود. در نبرد با گروه خوارج در نهروان نیز قمر بنی‌هاشم جزء سرداران سپاه امام بود.

  حضرت عباس (علیه‌السلام) در دوران ده سال امامت برادرشان حسن بن علی (علیهماالسلام) علاوه بر تدریس و برگزاری مجالس وعظ و سخنرانی، رسیدگی به امور اجتماعی و زندگی محرومان جامعه را نیز به عهده داشت و در  کنار برادر به اداره امور مختلف می‌پرداخت. مضافاً مقام سپهسالاری امام را عهده‌دار بود و همواره ملتزم رکاب آن بزرگوار بود.

نگاهي به خویشتن :::->> حکمت قضا شدن نماز شب برخی بندگان

فقر و تنگدستی در همه اعصار و قرون با زندگی مردم قرین بوده است و هیچ‌گاه مردم را از آن رهایی نبوده است. تلاش حکومت ها در جهت کاهش و یا حتی نابودی فقر امری الزامی و حتمی است، اما این امر مانع از آن نمی شود که ما نگرش و جهان‌بینی اسلامی‌مان را در مورد فقر و تنگدستی به مردم جامعه آموزش ندهیم

 

اصلاح دین برخی با ثروتمندى و وسعت و تندرستى

  رسول خدا (ص) فرمود: «خداى عز و جل می‌فرماید: برخى از بندگان مؤمنم کسانى باشند که امر دینشان جز با ثروتمندى و وسعت و تندرستى اصلاح نشود، آنها را با ثروت و وسعت و تندرستى مى‏آزمایم تا امر دینشان اصلاح شود.

اصلاح دین برخی دیگر با فقر و تهیدستى و ناتندرستى

  و برخى از بندگان مؤمنم کسانى باشند که امر دینشان جز با فقر و تهیدستى و ناتندرستى اصلاح نشود، آنها را با فقر و تهیدستى و ناتندرستى مى‏آزمایم تا امر دینشان اصلاح شود؛ من به آنچه امر دین بندگان مؤمنم را اصلاح کند داناترم.

اصلاح عبادت شبانه بندگان با قضا شدن نماز شب آنها

  و برخى از بندگانم در عبادتم کوشش کنند و از خواب و بستر با لذت خود برخیزند و در شب‌ها براى خاطر من نماز شب خوانند و خود را در راه عبادتم به زحمت اندازند، من یک شب و دو شب او را به چرت اندازم، براى نظر لطفى که نسبت به او دارم و می‌خواهم باقیش دارم، پس او تا صبح می‌خوابد، سپس برمی‌خیزد و خود را مبغوض دارد و سرزنش می‌کند (که چرا امشب از عبادت محروم شدم) در صورتى که اگر او را واگذارم تا هر چه خواهد عبادت مرا کند، او را خود بینى فرا گیرد و همان خود بینى او را نسبت به اعمالش فریفته سازد و حالتى به او دست دهد که به جهت عجب به اعمال و از خود راضى بودنش هلاک دینش در آن باشد، تا آنجا که گمان کند بر همه عابدان برترى گرفته و در عبادت از حد تقصیر در گذشته ‏(در صورتى که پیغمبران هم اعتراف به تقصیر در عبادت می‌کنند) آن هنگام از من دور شود و خودش گمان کند به من نزدیک است.

  پس کسانى که اعمالى به خاطر ثواب من انجام می‌دهند، نباید به آن اعمال تکیه کنند؛ زیرا اگر آنها هر چه کوشش کنند و خود را بزحمت افکنند و عمر خود را در راه عبادتم بسپرند، باز مقصر باشند و با عبادت خود به کنه و حقیقت عبادتم نرسند، نسبت به کرامت، نعمت بهشت و درجات عالى که در جوارم طلب می‌کنند.

تنها باید به رحمتم اعتماد کنند و به فضلم شادمان باشند

  ولى تنها باید به رحمتم اعتماد کنند و به فضلم شادمان باشند و با حسن ظن به من مطمئن باشند، در آن هنگام رحمتم دستگیرشان شود و رضوانم به آنها برسد و آمرزشم بر آنها لباس گذشت پوشد، همانا منم خداى رحمان و رحیم و بدان نامیده و منسوب شده‏ام.»

  فقر و تنگدستی یکی از سخت ترین معضلات معیشت است. برخی افراد با قرار گرفتن در فقر، خود را در دستگاه قدرتمند و عظیم خداوند فراموش شده می بینند، اما در مقابل ائمه سعی در ایجاد این نگرش در شیعیان خود دارند که فقر یا ثروت هر دو دستمایه امتحان خداوندی است. پس در هنگام فقر یا ثروت هیچ گاه از حضور خداوند غافل نشوید.

نگاهي به خویشتن :::->> عجب خدایی داریم

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.

خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است

خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان

بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟

خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله

بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!

خدا: بنده ی من ، همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله

بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم

خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد

خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده

او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید

خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست

ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!

خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو

نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد

ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…

و اینچنین است خدای رحمان و رحیمی که ما داریم و هر لحظه منتظر ماست

و ما که آنقدر غافلیم که گویی صدها خدا داریم!!!

نگاهي به خویشتن ::-> در سر، دل و چشم ما چه می گذرد!!!؟

روزی حضرت آدم علیه السّلام ناگهان دید سه مجسمه سیاه و بدمنظر در سمت چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او. از مجسمه های طرف راست پرسید شما کیستید؟    

 

اولی گفت: من«عقل» هستم. 

دومی گفت: من «حیا» هستم.  

و سومی گفت: من «رَحم» هستم.    

 

  آدم علیه السّلام پرسید: «جای شما کجاست؟» اولی گفت: «در سر انسان ها» دومی گفت: «در چشم انسان ها» و سومی جواب داد: «در دل انسان ها».     

  آدم علیه السّلام به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه سیاه و بدهیبت پرسید: «شما کیستید؟»   اولی گفت: من «تکبر» هستم. حضرت آدم علیه السّلام گفت: «جای تو کجاست؟» گفت: «در سر انسان ها» حضرت آدم فرمود: «آنجا که جای عقل است!» تکبر گفت: «اگر من وارد سر شوم، عقل بیرون رود.»    

  از دومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: من «طمع» هستم. فرمود: «جای تو کجاست!» گفت: «در چشم انسان ها» حضرت فرمود: «چشم که جای حیا است!» طمع گفت: «من اگر در چشم جا گرفتم، حیا می رود.»    

  و از سومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: من «حسد» هستم. حضرت فرمود: «جای تو کجاست؟» گفت: «جای من در دل انسان ها است. فرمود: «دل که جای رَحم است!» حسد گفت: «اگر من وارد قلب انسان شوم، رَحم و مروت از قلب او می رود.» 

نگاهي به خویشتن ::-> راه برآورده شدن حاجات

اعمال، اذکار و اورادی که برای اجابت دعا و طلب حاجت وارد شده است، قطعا مؤثر خواهد بود، لیکن باید به این نکته توجه کرد که چنانچه به ظاهر حاجت ما برآورده نشد، حکمتی از جانب خدای حکیم در ورای آن بوده است

 

امام حسین علیه السّلام فرموده است: 

  چهار رکعت نماز را با رعایت آداب آن، به خوبی به جا می آوری و قنوت آن را نیز با ادب به جا می آوری و در رکعت اول، پس از حمد، ۷ بار می خوانی: «حسبنا الله و نعم الوکیل»

و در رکعت دوم پس از حمد ۷ بار می خوانی: «ما شاءالله لا قوّة إلاّ بالله إن تَرَنِ أنا أقلّ منک مالا و ولدا» 

و در رکعت سوم پس از حمد، ۷ بار می خوانی: «لا إلهَ إلاّ أَنتَ سُبحانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظّالِمِینَ» 

و در رکعت چهارم، پس از حمد، ۷ بار می خوانی: «أُفَوِّضُ أَمرِی إِلَی اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالعِبادِ» و سپس حاجتت را می طلبی (که إن شاءالله برآورده شود.) 

نگاهي به خویشتن ::-> عشق به خانم فاطمه زهرا (س) و عنایات حضرت به دوستدارانش

یک استاد حوزه و دانشگاه با بیان روایتی از پیامبر (ص)، گفت: آن حضرت به سلمان فرمود تو که زهرا را دوست داری بدان که 100 جا در عالم و آخرت به کارت می‌آید و به دادت می‌رسد

 

  حجت‌الاسلام والمسلمین عالی با اشاره به فضائل و جایگاه حضرت زهرا (س) و با بیان روایت فوق، افزود: پیامبر فرمودند ساده‌ترین آن 100 جا، موقع مرگ، شب اول قبر، لحظه عبور از صراط، صحنه محشر و زمانی که می‌خواهند اعمال انسان‌ها را وزن و حساب و کتاب کنند، است لذا خوشا به حال آنان که خود را می‌توانند به زهرا و اولاد زهرا (س) نزدیک کنند.   

  وی همچنین با اشاره به سوالی که پیامبر (ص) از حضرت علی (ع) درباره حضرت زهرا (س) پرسیدند، گفت: رسول خدا از حضرت علی سوال کردند که یا علی زهرا را چگونه یافتی، ایشان در پاسخ عرض کرد یا رسول الله کمک من در بندگی بود و این یعنی ای شیعیان وقتی با هم زندگی تشکیل دادید و ازدواج کردید کمک همدیگر در بندگی کردن خدا باشید، نکند بعد از ازدواج کاری کنید که همسرتان جهنمی شود.   

  این سخنران مجالس دینی ادامه داد: وقتی پیامبر این سوال را از حضرت زهرا (س) پرسیدند که علی را چگونه یافتی، آن حضرت فرمودند او را خوب همسری یافتم و علی (ع) فرمودند یک مرتبه نه او مرا به غضب در آورد و نه من او را. این بزرگ‌ترین درس برای زندگی زنان و مردان مسلمان و شیعه است.  
  عالی همچنین با بیان این‌که «متاسفانه از صمیمیت‌ها و شادی‌های آن دو بزرگوار کمتر گفته شده است» یادآور شد: در روایات داریم زهرا (س) و علی (ع) آنقدر با هم صمیمی و یار و مهربان بودند که امیر مومنان فرمودند زهرا (س) یک بار از من تمرد و نافرمانی نکرد و حتی یک بار چیزی نخواست که نتوانم انجام دهم یعنی زهرا چیزی نخواست که علی را خجل کند.

"السلام علیک یا فاطمه الزهرا سیده نساءالعالمین"

نگاهی به خویشتن ::-> یک راه برای گناهانی که آمرزیده نمی شوند !!!

رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله فرموده‌اند تلاش و جدیت در جهت طلب معیشت موجب آمرزش بعضی گناهان است

 

  "قال رسول الله صلی الله علیه و آله: إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُكَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ، قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُكَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَهِ"

  پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: به سبب سختی ها و غم هایی که در طلب معیشت به انسان می رسد. 



نگاهي به خویشتن ::-> سه وصیت حضرت خدیجه (س) به رسول مکرم اسلام

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است!؟    آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود

 

  چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.  

  عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.    

  اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت.    

  ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. 

نگاهي به خویشتن ::-> رافت خداوند در یک آیه از قرآن    

قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

بگو(ای پیامبر) ای بندگان من که بر خودتان اسراف در گناه انجام داده اید(هرگز) از رحمت خدا ناامید نشوید چرا که همانا خداوند می آمرزد گناهان شما را بطور کل و همانا خداوند آمرزنده و مهربان است

 

  در بعضی از احادیث ما وارد شده است که وقتی این آیه نازل شد شیطان رجیم از خشم و عصبانیت آنچنان صیحه و شیونی سرداد که به حالت غش در آمد و گفت با نزول این آیه من نا امید و بیچاره شدم و خداوند با این آیه کمر مرا شکست چرا که هر چه من در گمراهی و ضلالت انسان تلاش نموده و آنها را به گناه و معصیت وادار نمایم خداوند با این آیه به همه آنها وعده آمرزش و بخشش داده است. 

  اگر کسی به نکات ظریف این آیه دقت کند نهایت مهرورزی و عطوفت خالق یکتا را نسبت به بندگانش مشاهده خواهد کرد و ما تنها به چند نکته اشاره می کنیم.

1. تعبیر به (یا عبادی) آغازگر لطفی بی نهایت و مهربانی عظیم از ناحیه پروردگار است به کسانی که با گناه و معصیت خودشان را از عبودیت خدا خارج کرده اند.

2. جمله (لا تفظو) آنچنان امید و نشاطی در بندگان خدا ایجاد می کند که عشق و محبت بنده را به گوینده این جمله ازدیاد می بخشد.

3. جمله (رحمة الله) بیانگر نهایت مهر و کمال عطوفت و مهربانی با خدا را به بندگانش می رساند.

4. جمله (ان الله یغفر الذنوب) وعده ای را از سوی خداوند به بنده اش می دهد که بیانگر رساندن بنده به مقام عفو و بخشش ربوبی است.

5. جمله (جمیعا) تاکید بر این عفو و بخشش است آنهم نه فقط راجع به یک یا چند گناه بلکه راجع به همه گناهان. 

6. جمله (غفور الرحیم) در حقیقت مهر و امضاء خداوند بر این وعده است که همانا این همه لطف و رحمت از منبع و سرچشمه کسی بسوی بنده سرازیر شده است که خودش هم غفور و آمرزنده است و هم رحیم و مهربان.

نگاهي به خویشتن ::-> شیخ رجبعلی خیاط درباره نگاه به نامحرم چه توصیه ای داشت؟

توصیه شیخ رجبعلی خیاط "رضوان الله علیه" در مورد نگاه به نامحرم؛   

چشمت به نامحرم مي‌افتد، اگر خوشت نيايد كه مريضي!!   

اما اگر خوشت آمد، 

فوراً چشمت را ببند و سرت را پايين بينداز  و بگو: يـــــا خير حبيب و محبوب... صل علی محمد و ال محمد  

يعني: خدايا من تو را مي‌خواهم، اين‌ها چيه؟! ، اين‌ها دوست داشتني نيستند...  

هر چه كه نپايد دلبستگي نشايد.

نگاهي به خویشتن ::-> ماجرای ردصلاحیت ابوذر توسط پیامبر(ص)

  در روایتی از رسول گرامی اسلام ضمن تبیین شرایط لازم در مدیریت، با صراحت از تعهد همراه با تخصص یاد شده است

 

  روزی ابوذر، صحابی بزرگ و وفادار رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از ایشان درخواست کرد تا منصبی به وی واگذارد. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ ضمن دلجویی از او فرمود: ای ابوذر! تو را دوست می‎دارم و هر آنچه برای خود می‎پسندم برای تو نیز می‎خواهم لکن من تو را در مدیریت ضعیف می‎بینم پس هیچ گاه مسئولیت و حکومت حتی دو نفر را نیز قبول نکن.

  خودداری رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از واگذاری مسئولیت به شخصیتی همچون ابوذر که بارها از جانب ایشان به بهترین خصال ستوده شده بود، نشان از اهتمام جدی ایشان نسبت به شرط اهلیت و صلاحیت در گزینش افراد برای مناصب حکومتی است. (بحارالانوار، جامعة 72، ص 342)

نگاهي به خویشتن ::-> خطبه امام‌ صادق (ع) در وصف حضرت محمد (ص)

خداوند متعال در قرآن کریم ‏با زیباترین عبارات و کامل ترین ‏بیانات، آن حضرت را معرفی کرده و با عالی ‏ترین صفات ستوده است و می ‏فرماید: «ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی.»

 

  امام جعفر صادق (ع) ششمین امام شیعیان از جمله کسانی هستند که در تبیین ویژگی های برجسته شخصیت و رفتار پیامبر اکرم (ص) سخنان پرمعنایی دارند از جمله این موارد خطبه پرمحتوای ایشان در وصف حضرت محمد (ص) است که در ادامه ارائه می شود:

  بردباری، وقار و مهربانی خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و کارهای زشت مردم مانع نشود که دوست ترین و شریف ترین پیغمبرانش یعنی محمد بن عبدالله (ص) را برای مردم بر گزیند. محمد بن عبدالله (ص) در حریم عزت تولد یافت، در خاندان شرافت اقامت گزید، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بیان کردند و حکیمان در وصفش اندیشه کردند، او پاکدامنی بی نظیر، هاشمی نسبی بی مانند و بی مانندی از اهل مکه بود. حیا صفت او بود و سخاوت طبیعتش، بر متانت ها و اخلاق نبوت سرشته شده بود. اوصاف خویشتن داری های رسالت بر او مهر شده بود تا آن گاه که مقدرات و قضا وقدر الهی عمر او را به پایان رسانید و حکم حتمی پروردگار او را به سرانجامش منتهی ساخت.

  هر امتی، امت پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش عبدالله هر پدری او را به پدر دیگر تحویل داد اصل و نسبش به ناپاکی آمیخته نشد و ولادت او با ازدواج نا مشروع پلید نگشت. ولادتش در بهترین طایفه، گرامی ترین نواده (بنی هاشم)، شریف ترین قبیله و محفوظ ترین شکم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترین دامن بود.

  خدا او را برگزید پسندید و انتخاب کرد سپس کلیدهای دانش و سر چشمه های حکمت را به او داد. او را مبعوث کرد تا رحمت بر بندگان و بهار جهانیان باشد. خداوند کتابی را بر او نازل کرد که بیان و توضیح هر چیزی در آن است و آن را به لغت عربی بدون هیچ انحرافی قرار داد به امید این که مردم پرهیزکار شوند. آن را برای مردم بیان کرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن دینش را آشکار ساخت و واجباتی را لازم شمرد و حدودی را برای مردم وضع و بیان کرد. آن ها را برای مردم آشکار کرد و آن ها را آگاه ساخت. آن حضرت در آن امور راهنمایی به سوی نجات و نشانه های هدایت به سوی خدا است.

  رسول خدا (ص) رسالتش را تبلیغ کرد، ماموریتش را آشکار ساخت بارهای سنگین نبوت را که به عهده گرفته بود، به منزل رسانید و به خاطر پرورگارش صبر کرد و در راهش جهاد کرد. با برنامه ها و انگیزه هایی که برای مردم پی ریزی کرد و مناره‌هایی که نشانه های آن را بر افراشت برای امتش خیر خواهی کرد و آن ها را به سوی نجات و رستگاری فرا خواند و به یاد خدا تشویق و به راه هدایت دلالت کرد تا مردم پس از او گمراه نشوند.

نگاهي به خویشتن ::-> ثواب گريه براي آقا امام حسين(ع)

  همیشه زبان، مترجم عقل بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و سوز می‎ریزد، عشق حضور دارد، ولی آنجا که زبان با گردش منظم خود جمله‎های منطقی می‎سازد عقل حاضر است.

  اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‎باشد. گریه برای آن حضرت سختی‎های زمان احتضار را از بین می‎برد.

  امام سجّاد(ع) می‌فرمایند: هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین(ع) گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آن‌ها به سر برد.

  امام صادق (ع) به مسمع بن عبدالملک فرمودند: آیا مصائب آن جناب (امام حسین علیه‌السّلام) را یاد می‎کنی؟ عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه می‎کنم. حضرت فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک‌الموت وصیت تو را می‎کنند که سبب روشنی چشم تو باشد. همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین (ع) سبب می‎شود که ملک الموت بر تو مهربان‎تر از مادر گردد.گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او مسرور است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را می‎دهند. اجر و مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند.

  امام رضا(ع): بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن‌که 10 روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد.

نگاهي به خویشتن ::-> هر وقت محزون شدی استغفار کن

 مرحوم سیدهاشم حداد: هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است

  به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای، اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می دانند. شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم، او خودش را گناه می داند. محزون که شدی استغفار کن. چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غم ها را از بین می برد. همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد؛ استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی. در حدیث است که هشت چیز شما دست خداست: موت و حیات, مرض و صحت, فقر و غنا, خواب و بیداری, چه چیزی می ماند که دست خودمان باشد؟

نگاهي به خویشتن ::-> روشی برای زیارت هر روزه آقا اباعبدالله الحسین(ع)

امام صادق (ع):«اى سَدير! قبر حسين عليه السلام را در هر روز، زيارت مىكنى؟». گفتم: فدايت شوم، نه! فرمود: «چه قدر جفاكاريد!». فرمود: «او را هفته اى يك بار، زيارت مىكنيد؟». گفتم: نه. فرمود: «در هر ماه، چه طور؟». گفتم: نه. فرمود: «در هر سال، چه؟». گفتم: گاه، چنين مىشود

 

  فرمود: «اى سَدير! چه قدر به حسين عليه السلام جفا مىكنيد! آيا نمىدانى كه خداى عزوجل، دو هزار هزار فرشته پريشان غبارآلود دارد كه مىگِريند و زيارت مىكنند و خسته نمىشوند. چه مىشود اى سَدير كه قبر حسين عليه السلام را در هر هفته، پنج بار و در هر روز، يك بار، زيارت كنى؟». گفتم: فدايت شوم! ميان ما و او فرسنگها راه است. امام عليه السلام به من فرمود:

  «به بالاى بام خانه‌ات برو. سپس به راست و چپ، توجّه كن و آن گاه، سرت را به سوى آسمان، بالا ببر و به سوى قبر حسين عليه السلام رو كن و بگو:" السَّلامُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَيكَ و رَحمَةُ اللّهِ و بَرَكاتُهُ : سلام بر تو، اى اباعبداللّه! سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد!". برايت، يك زيارت نوشته مىشود و زيارت، [معادل] يك حج و عمره است». [پس از آن،] گاه در يك ماه، بيش از بيست بار، آن را به انجام مىرساندم.

نگاهی به خویشتن ::-> اهمیت صدقه برای آقا امام زمان (ع)

یکى از اعمالى که سیدبن طاووس(ره) به آن بسیار اهمیت مى داد، صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه بود

 

  چون یکى از تکالیف زمان غیبت، صدقه دادن براى حفظ وجود مبارک امام زمان(ع)است. لذا سید، رحمة الله علیه، به فرزند خود سفارش مى فرماید که: ابتدا نیت کن به صدقه دادن براى آن حضرت قبل از اینکه براى خود و عزیزانت صدقه بدهى. سید بن طاووس، رحمةالله علیه، در کتاب "امان الاخطار" در ضمن صدقه دادن به دعای زیر اشاره می کند: خدایا! این (صدقه) از آن تو و براى توست و صدقه اى براى سلامتى مولایمان مهدی(عج) مىباشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکت‌ها و استراحت‌هایش، در تمامى اوقات شب و روزش و صدقه اى است براى هرچه که متعلق به اوست.

نگاهي به خویشتن ::-> خاطره جالب قرائتی درباره کسی که قرآن را برعکس حفظ کرده بود

حجت الاسلام قرائتی در نکوهش سستی در نماز و عبادت ها می فرمایند بعضی ها هم نماز میخوانند هم دروغ میگویند. هم ربا میگیرند. هم اختلاس میکنند. باید از معصیت فرار کرد

 

  امام صادق می فرمایند: بعضی ها آن قدر بد نماز میخوانند که اگر اینگونه با همسایه خود حرف بزنید او جواب شما را نمی دهد. نماز باید با علاقه باشد. در قرآن آیه ای است که نماز نباید به این دوحالت خوانده شود :

۱- با کسالت نباشد

۲- کراهت و ترس نداشته باشد.    

  ممکن است کسی نماز بخواند و از گناه دوری کند اما صادق نیست و ریا کار است. حتی ممکن است صداقت داشته باشد اما صداقتش برای خدا نباشد. در قرآن آمده: لیسأ لالصادقین عن صدقهم؛ از صادقین هم پرسیده می شود که چرا راست گفتید؟ صداقت ریاکارانه برای این دسته از افراد است.     

  گاهی سبحان الله می گوید اما برایش غیبت نوشته میشود. گاهی این سبحان الله برای ادامه دادن به غیبت است. بشناسیم حرام چیست و چه چیزی حرمت دارد. 

  آقای قرائتی بیان می کنند شخصی آمد پیش بنده گفت من قرآن را از آخر به اول حفظ هستم جایزه ام چیست؟ از او پرسیدم دیدم راست می گوید. گفتم چند سال کار کردی تا حفظ شدی؟ گفت ۲۰ سال طول کشید. گفت جایزه من چیست؟ گفتم یک ماشین میگیریم تو را به دیوانه خانه تحویل میدهیم. تو در روز قیامت وارد جهنم میشوی چون عمر خود را بیهوده گذرانده ای. در قرآن آمده افرادی هستند که جان میکنند اما آخرش جهنمی می شوند (عاملة الناصبة تصلی ناراً حامیة) زحمت کشیده اما احمقانه کار کرده است. این افراد جهنمی هستند.