بارش برف در آواجیق (از توابع شهرستان چالدران استان آذربایجان غربی) طی روزهای اخیر علاوه بر اینکه نعمت است و مایه برکت و شادمانی برای کشاورزان و دامداران، ولی باعث بوجود آمدن مشکلاتی نیز می شود

عموی عزیز و نازنینم "هادی خان شهنازی جنگ تپه"

  بسته شدن جاده های مواصلاتی و عدم دسترسی روستانشینان به مراکز شهرستان و نگرانی از مشکلات ناشی از آن چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت ولی مردم مرزنشین و مرزدار منطقه پهناور و حاصلخیز آواجیق با این مشکلات آشنایی داشته و برایشان تازگی ندارد.

"روستای جنگ تپه"

  همیشه زمستان آواجیق را دوست داشتم و از بارش برف و کولاک لذت می بردم. شب می خوابیدیم و صبح که بلند می شدیم، ۱ متر برف باریده بود. قدیم ترها (نه خیلی قدیم بلکه تا همین ۱۰ سال پیش) که هنوز نانوایی های امروزی در آواجیق و روستاهای آن رایج نشده بود و تنور در خانه ها وجود داشت و برای پخت نان و آشپزی استفاده می شد، وقتی از بیرون وارد منزل می شدیم دور تنور می نشستیم و پایمان را داخل تنور می گذاشتیم و از گرمای آن لذت می بردیم و یا همین بخاریهای هیزمی چه صفایی داشت.

"بخاری هیزمی قدیمی"

  حالا دیگر برای تجربه یک دقیقه از آن لحظات، دلم تنگ می شود، برای قصه های مرحوم مادربزرگم، برای آن سرماهای شدید، برای نان "پاپان" با گندم (آغ بوغدا) دست رنج عموی عزیزم "هادی خان"،برای آن نان هایی که وقتی توی تنور می پختند رایحه دلپذیرش تا پایین روستا می آمد، می دانید چرا؟ برای اینکه از دسترنج یک سال تلاش و عرق ریختن خود کشاورز به دست آمده بود حال می داد.

  حیف که روزهای خوبی را از دست دادیم و خدا را شکر که آن روزها را دیدیم و خاطره اش را در یاد داریم.

"روستای شادلو"

"کولاک در ییلاقات آواجیق"